تو داری می آیی

  • ۸ اسفند ۱۳۹۱image description

تو کم کم داری می آیی

این را شکوفه های نورس زمستان به من گفتند:
تو کم کم داری می آیی
نقشت چند سال قبل آمد و در قلبم حک شد
روزی که عاشق شدم
دستانت ماهها قبل آمدند روی سرم
وقتی که در خواب بودم
صدایت در گوشهایم باز هفته قبل جاری شد
که : روزی خواهم آمد…چشمانت اما از ازل اما با من بود
من بدون چشمانت نفس نکشیده ام
همه چیز آماده است
فقط مانده است «خودت»
که کم کم داری می آیی…۴ اسفند ماه ۹۱

دیدگاه ها