وقت رفتن نیست خورشیدم

  • ۱۳ مهر ۱۳۹۴image description

وقت رفتن نیست خورشیدم، گیاهان تشنه اند
موسم بیداری گلهاست، یاران تشنه اند

در کویر خفتگان، امید باران مرده است
در سرای ظلم اما، آن سواران تشنه اند

اشک چشم چشمه ها اینگونه می جوشند، لیک
چشمه ای بی تو نماند، چشمه ساران تشنه اند

آنچه کشتیم و درودیم از بهاران تو بود
باش با ما ای مسیحا، کشتزاران تشنه اند

ما ندانستیم قدر عشقباران تو را
مرحمت فرما بباران، اشکباران تشنه اند

وقت رفتن نیست خورشیدم، برای ما بمان
آسمان، انسان، زمین، باران، بهاران تشنه اند

١٣ مهرماه ١٣٩۴

دیدگاه ها